معنی آغشتن تصویر آغشتن آغشتنآغِشتَن خیس کردن، تر کردن، تر شدنآلوده کردنآمیختن، سرشتن، آلوده شدنخیس کردن، تر کردن، تر شدنآلوده کردنآمیختن، سرشتن، آلوده شدن فرهنگ فارسی عمید