معنی آشفته حال - فرهنگ فارسی عمید
معنی آشفته حال
- آشفته حال
- پریشان حال، شوریده، مضطرب، برای مثال آن عمادالملک گریان، چشم مال / پیش سلطان دردوید آشفته حال (مولوی - ۹۷۵)، مسکین، مستمند، در تصوف شوریده، مجذوب
تصویر آشفته حال
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با آشفته حال
آشفته حال
- آشفته حال
- شوریده پریشانی پریشان حال، بی بضاعت مسکین، (تصوف) مجذوب شوریده
فرهنگ لغت هوشیار