معنی اشکلک کردن اشکلک کردن اِشکِلَک کَردَن چوب لای انگشتان متهم گذاشتن و فشار دادن تا به جرم خود اقرار کند، اشکلک دادن چوب لای انگشتان متهم گذاشتن و فشار دادن تا به جرم خود اقرار کند، اشکلک دادن تصویر اشکلک کردن فرهنگ فارسی عمید