جدول جو
جدول جو

معنی نیزه خطی

نیزه خطی
نیزۀ راست و بلندی که از محلی در بحرین به نام الخط می آورده اند
تصویری از نیزه خطی
تصویر نیزه خطی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با نیزه خطی

نیزه گری

نیزه گری
رماحه. (صراح) (منتهی الارب). پیشۀ نیزه سازی. (ناظم الاطباء). عمل نیزه گر
لغت نامه دهخدا

نیزه یی

نیزه یی
منسوب به نیزه، قلم مویی که نوک آن کم پشت و بلند باشد، این نوع قلم را مینیاتور سازان در قلم گیری یک نواخت و خطوط بلند بکار میبرند: مقابل گندمی. یا شیشه نیزه یی. قسمی بطری است با دهانه های تنگ و آن معمولا در حدود 3 لیتر ظرفیت دارد. در بازارهای عمده فروشی برای فروش سرکه و آب لیمو و مانند آنها از این نوع شیشه استفاده کنند
فرهنگ لغت هوشیار

ریزه خط

ریزه خط
خط ریزه و باریک. مقابل خط جلی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

نیزه ای

نیزه ای
منسوب به نیزه. (فرهنگ فارسی معین). مانند نیزه. بشکل نیزه.
- شیشۀ نیزه ای، قسمی بطری است با دهانۀ تنگ که معمولاً در حدود 3 لیتر ظرفیت دارد در بازارهای عمده فروشی برای فروش سرکه و آب لیمو و مانند آنها ازین نوع شیشه استفاده کنند. (فرهنگ فارسی معین).
- ، درنقاشی، قلم موئی که نوک آن کم پشت و بلند باشد این نوع قلم را مینیاتورسازان در قلم گیری یکنواخت و خطوط بلند به کار می برند. مقابل گندمی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا