معنی معشار معشار یک قسمت از ده قسمت چیزی، ده یک، ناقۀ پرشیر که شیرش کم شده باشد تصویر معشار فرهنگ فارسی عمید
معیار معیار آلتی که با آن چیزی سنجیده شود، مقیاس و آلت سنجش، اندازه، پیمانه، سنگ محک و ترازو برای سنجش طلا فرهنگ فارسی عمید