جدول جو
جدول جو

معنی ماجوج

ماجوج
یاجوج، در تورات و روایات اسلامی یکی از دو قبیلۀ کوتاه قدی که در پشت کوه های قفقاز مسکن داشته اند و ذوالقرنین به روایتی کورش یا اسکندر در برابر هجوم آن ها سدی بنا کرد، یأجوج و مأجوج
تصویری از ماجوج
تصویر ماجوج
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ماجوج

ماجور

ماجور
مزد یافته پاداش گرفته اجرت گرفته مزد گرفته: نه مرا حاجتی ازو مقضی نه مرا طاعتی ازو ماجور. (مسعود سعد. 269) جمع ماجورین
فرهنگ لغت هوشیار

محجوج

محجوج
درمانده کسی که بوسیله حجت و برهان مغلوب شده مغلوب بدلیل: ... اگر از دیو محجوج دمر جوح آید او را هلاک کند
فرهنگ لغت هوشیار

یاجوج

یاجوج
در تورات و روایات اسلامی یکی از دو قبیلۀ کوتاه قدی که در پشت کوه های قفقاز مسکن داشته اند و ذوالقرنین به روایتی کورش یا اسکندر در برابر هجوم آن ها سدی بنا کرد، یأجوج و مأجوج
یاجوج و ماجوج: یاجوج
یاجوج
فرهنگ فارسی عمید

قاجوج

قاجوج
نوعی ماهی است از دریاچۀ بیزرت تونس، (فرهنگ دزی ج 2 ص 295)
لغت نامه دهخدا