معنی لوس لوس کسی که خود را بی جهت نزد دیگران عزیز کند و توقع بی جا داشته باشد، زننده،، ناخوش آیند، تملق، چرب زبانی، برای مثال چو دستی نشاید گزیدن ببوس / که با غالبان چاره زرق است و لوس (سعدی۱ - ۷۳)، چاپلوس، چرب زبان تصویر لوس فرهنگ فارسی عمید