معنی گر زدن
- گر زدنگُر زَدَن
- افروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، شعله زدن، ضرام، اضطرام، گر کشیدن، التهاب، اشتعال، توقّد، تلهّبافروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، شُعلِه زَدَن، ضِرام، اِضطِرام، گُر کِشیدَن، اِلتِهاب، اِشتِعال، تَوَقُّد، تَلَهُّب
فرهنگ فارسی عمید