جدول جو
جدول جو

معنی کلید دو

کلید دو
در موسیقی کلیدی بین خط سه و چهار خطوط حامل که معرف موقعیت نت دو می باشد
تصویری از کلید دو
تصویر کلید دو
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کلید دو

کلید سل

کلید سل
در موسیقی کلیدی بر روی خط دوم خطوط حامل که معرف موقعیت نت سُل می باشد
کلید سل
فرهنگ فارسی عمید

کلید فا

کلید فا
در موسیقی کلیدی بر روی خط چهارم خطوط حامل که معرف موقعیت نت فا می باشد
کلید فا
فرهنگ فارسی عمید

کلید شدن

کلید شدن
بوسیله کلید بسته شدن، یا کلید شدن دندان (های) کسی. چفت شدن دندانها وی بر اثر سرمای شدید یا نزدیکی مرگ: (مشدی مثل مار بخود می پیچید. نفس نفس میزد یکهو پس افتاد و دندانها یش کلید شد)
فرهنگ لغت هوشیار

کلید دان

کلید دان
کلیدان: (هر روز یک دینار کسب میکرد و شب بدرویشان دادی و در کلیدان بیوه زنان انداختی)
کلید دان
فرهنگ لغت هوشیار

کلید دار

کلید دار
آنکه کارخانجات به تحویل او باشد، آنکه کلید اطاق و دکان و جز آن بدو سپرده شده است
فرهنگ لغت هوشیار

کلید شدن

کلید شدن
بوسیلۀ کلید بسته شدن. (فرهنگ فارسی معین).
- کلید شدن دندانهای کسی، در تداول عامه، چفت شدن دندانهای وی بر اثر سرمای شدید یا نزدیکی مرگ. (فرهنگ فارسی معین). باز نشدن دو فک از یکدیگر چنانکه در مردگان. سخت شدن فکین بر هم که گشادن از یکدیگر مشکل شود، چنانکه در مصروعان و محتضران. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

کلیج دک

کلیج دک
زاغچه. کلاغ خرد با پر سیاه و سپید. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کَلیجدَک در تداول عامۀمردم گناباد بر نوعی زاغ اطلاق می شود که پرهای سیاه و سفید دارد و هنگامی که بر بام سرای می نشیند و آوازخاصی سر می دهد مردم بدان فال نیک می گیرند و می گویندخبر خوشی دارد یا از آمدن مهمان عزیزی خبر می دهد
لغت نامه دهخدا

کلود دوم

کلود دوم
امپراتور روم (214- 270 میلادی) شاهزادۀ عالیقدر و فرماندۀ نظامی محبوب. وی در طاعون سیرمیوم درگذشت. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا