معنی قدود - فرهنگ فارسی عمید
معنی قدود
- قدود
- قدها، بلندی اندام ها، قامت ها، بالاها، کنایه از اندازه ها، درازاها، جمع واژۀ قد
تصویر قدود
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با قدود
قدود
- قدود
- جَمعِ واژۀ قد، به معنی پوست بزغاله. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به قد شود، مسکن یا کوه. (مزامیر 2:6) ، هیکل. (مزامیر 5:7) ، موضع. (مزامیر 24:3)
لغت نامه دهخدا
ردود
- ردود
- سرور روحانی پیشوای دینی زردشتی، بزرگ سرور، پهوان دلیر دلاور
فرهنگ لغت هوشیار