معنی قاصد قاصد قصد کننده، آهنگ کنندهکسی که نامه های مردم را از شهری به شهر دیگر می برد، پیک، نامه بر، غلام پست، چاپار، اسکدار، چپر، برید، مأمور پست، نامه رسان تصویر قاصد فرهنگ فارسی عمید