خرفه، گیاهی خودرو و یک ساله با ساقۀهای سرخ و برگ های سبز و تخم های ریز سیاه لعاب دار و نرم کننده که مصرف خوراکی و دارویی دارد تورک، پرپهن، بلبن، بخله، بخیله، بوخل، بوخله، بیخیله، بقلة الحمقا
خرفه، گیاهی است از تیره فرفیون که در اکثر نواحی گرم آسیا (جنوب در نواحی مسجد سلیمان و بوشهر و بلوچستان) می روید و در طب عوام به عنوان ضد نزله و رفع تنگی نفس و آسم بکار می رود و به صورت دم کرده آن را مصرف می کنند ببلیون جلبثای جلبیثا ودینه لبینه سوسب جلبیتا
خرفه. معرب پرپهن. (منتهی الارب). بقلهالحمقاء که آن را فرفیر نیز گویند و آن رجله است. (اقرب الموارد). پرپهن. رجله. بقلهالحمقاء. نجله. مویزآب. تخمگان. (یادداشت به خط مؤلف). بقلهالحمقاء. (فهرست مخزن الادویه). دندانسا. (از نزهه القلوب) ، کفۀ گندم. (منتهی الارب). الکعابر من الحنطه. (اقرب الموارد)
وسیع، پهن، پهناور، گسترده، برای مِثال به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار / که برّ و بحر فراخ است و آدمی بسیار (سعدی۲ - ۶۴۷)، گشاد، فراوان فراخ رفتن: کنایه از زیاده روی کردن، سریع رفتن