جدول جو
جدول جو

معنی فرخاگ

فرخاگ
خوراکی که از گوشت قلیه کرده و سرخ کرده و تخم مرغ تهیه می کردند
تصویری از فرخاگ
تصویر فرخاگ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فرخاگ

فرخاگ

فرخاگ
گوشتابه و قلیه ای است که بر بالای آن تخم مرغ ریزند، چه فر به معنی بالا و خاگ تخم مرغ را گویند. (برهان). فرخواگ. (حاشیۀ برهان چ معین) :
روز عید است دو قربانی فربه فرما
درخور قلیۀفرخاگ و کبابه ی ْ مرقه !
سوزنی.
رجوع به فرخواگ شود
لغت نامه دهخدا

فرخان

فرخان
خان مقتدر، خان با فراست، نام پسر اردوان آخرین پادشاه اشکانی، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی، موبدی در شاهنامه
فرخان
فرهنگ نامهای ایرانی

فرخال

فرخال
موی فروهشته که چین و شکن نداشته باشد، برای مِثال سرو سیمین تو را در مشک تر / زلف فرخالت ز سر تا پا گرفت (فیروز مشرقی - شاعران بی دیوان - ۸)
فرخال
فرهنگ فارسی عمید

فرخواگ

فرخواگ
قلیه و گوشتابه که بر بالای آن تخم مرغ بریزند و بخورند
فرخواگ
فرهنگ لغت هوشیار

فرخار

فرخار
بتکده بتخانه: کرسانک از تبت است و اندر وی بتخانه های بزرگ است و آن را فرخار بزرگ خوانند، هر شهر حسن خیز جایی که مردم آن زیبا باشند، جمع فرخارها: ز روی سوری بباغ هر جا فرخارهاست ز بوی سنبل براغ هر سو تاتارها
فرهنگ لغت هوشیار

فرخواگ

فرخواگ
قلیه و گوشتابه که بر بالای آن تخم مرغ بریزند و بخورند
فرخواگ
فرهنگ فارسی معین