معنی طایر فلک طایر فلک فرشته، موجودی آسمانی و غیر قابل رؤیت که مامور اجرای اوامر الهی است و مرتکب گناه نمی شود، امهراسپند، فروهنده، فریشته، طایر قدس، امشاسپند، ملک تصویر طایر فلک فرهنگ فارسی عمید
دبیر فلک دبیر فلک سَیّارِۀ عَطارُد، نزدیک ترین سیاره به خورشید و کوچک ترین آن ها، تیر، دَبیرِ آسِمان فرهنگ فارسی عمید
طاوس فلک طاوس فلک کنایه از آفتاب است، چنانکه زاغ کنایه از سیاهی شب است: چو طاوس فلک بگریخت در باغ به گل چیدن بباغ آمد سیه زاغ. نظامی. طاوس فلک هر شب شد سوخته بال و پر هم شمع رخت سوزد گر بال و پری دارد. عطار لغت نامه دهخدا
سریر فلک سریر فلک کنایه ازبنات النعش و آن هفت ستاره باشد شمالی بصورت چوگان. (برهان). کنایه از بنات النعش. (انجمن آرای ناصری) لغت نامه دهخدا
شیر فلک شیر فلک در علم نجوم برج اسد یا آفتاب، شیرِ گَردون، شیرِ آسِمان، شیرِ چَرخ، شیرِ مَرغزار فَلَک، شیرِ سِپِهر فرهنگ فارسی عمید
تیر فلک تیر فلک تیر چرخ وکوکب عطارد. (ناظم الاطباء). تیر گردون: از نعش هدی تختش وز تیر فلک میل وز قوس قزح زیجش وز ماه سطرلاب. خاقانی. رجوع به تیر (عطارد) و تیر گردون شود لغت نامه دهخدا