جدول جو
جدول جو

معنی طاس باز

طاس باز
بازی کننده با طاس، آنکه با طاس قمار می کند، کنایه از حقه باز، شعبده باز
تصویری از طاس باز
تصویر طاس باز
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با طاس باز

طاق باز

طاق باز
ستان بر پشت. یا طاق باز خفتن (خوابیدن)، بر قفا خفتن ستان خوابیدن
طاق باز
فرهنگ لغت هوشیار

طاق باز

طاق باز
به پشت خوابیده
طاق باز افتادن: بر پشت خوابیدن، برپشت روی زمین دراز کشیدن، طاق باز خوابیدن
طاق باز خفتن: بر پشت خوابیدن، برپشت روی زمین دراز کشیدن، طاق باز خوابیدن
طاق باز خوابیدن: بر پشت خوابیدن، برپشت روی زمین دراز کشیدن
طاق باز
فرهنگ فارسی عمید

تاس باز

تاس باز
نردباز، (ناظم الاطباء)، رجوع به تاس و طاس شود، جادوگر و افسونگر، (ناظم الاطباء)، بازیگری که با تاس (کاسه) نمایش میدهد، (از فرهنگ نظام)، رجوع به تاس بین و طاس باز و طاس بازی شود
لغت نامه دهخدا

طاسباز

طاسباز
کسی که از زیر خرقه طاسها بر آرد و گاهی طاس را بر هوا افکند و بر سر چوب بگیرد (نظیر شیشه باز) و بازی های عجیب وغریب دیگر کند، محیل مکار
فرهنگ لغت هوشیار