معنی ضباط - فرهنگ فارسی عمید
معنی ضباط
- ضباط
- کسی که اوراق اداره را در پرونده ها ضبط و نگه داری می کند، بایگان، ضبط کننده
تصویر ضباط
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ضباط
ضباط
- ضباط
- ضابِط ها، حفظ کنندگان، نگه دارندگان، حاکم ها، قوی ها، باهوش ها، جمعِ واژۀ ضابِط
فرهنگ فارسی عمید
ضباط
- ضباط
- ضبطکننده، آنکه ضبط اوراق اداره یا محکمه ای کند. بایگان. آرشیویست.
لغت نامه دهخدا
رباط
- رباط
- رشته ها و پی هائی که استخوانهای بدن را بهم پیوند میدهد، زردپی، و بمعنی کاروان سرای میان راه
فرهنگ لغت هوشیار
سباط
- سباط
- سریانی تازی شده دومین ماه ازسال خورشیدی رویم پنجمینماه ازسال سریانی برگرفته ازنام یازدهمین ماه سال یهودی ماه فوریه نام یکی از ماه های رومیان
فرهنگ لغت هوشیار