اداره و مراقبت امور داخلی و خارجی کشور، درایت، باهوشی، خردمندی، کنایه از حسابگری منفعت جویانه، برنامۀ کار یا شیوۀ عمل، عقوبت، مجازات سیاست کردن: عقوبت کردن، مجازات کردن، تنبیه کردن سیاست مدن: علم به مصالح جامعه، اداره کردن امور و فراهم ساختن اسباب رفاه و امنیت مردمی که در یک شهر یا کشور زندگی می کننداداره و مراقبت امور داخلی و خارجی کشور، درایت، باهوشی، خردمندی، کنایه از حسابگری منفعت جویانه، برنامۀ کار یا شیوۀ عمل، عقوبت، مجازات سیاست کردن: عقوبت کردن، مجازات کردن، تنبیه کردن سیاست مدن: علم به مصالح جامعه، اداره کردن امور و فراهم ساختن اسباب رفاه و امنیت مردمی که در یک شهر یا کشور زندگی می کنند