معنی سوت کشیدن - فرهنگ فارسی عمید
معنی سوت کشیدن
- سوت کشیدن
- سوت زدن، در آوردن صدای ممتد خالی از حروف هجا از میان دو لب یا از آلت مخصوص، صفیر زدن، شپلیدن، شخلیدن، شخولیدن
تصویر سوت کشیدن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سوت کشیدن
سوت کشیدن
- سوت کشیدن
- سوت زدن. صفیر کشیدن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
کوت کشیدن
- کوت کشیدن
- کناسی. حمل و نقل کوت یا کود به مزارع و باغها. و رجوع به کوت و کود و کوت کش و کوت کشی شود
لغت نامه دهخدا
دست کشیدن
- دست کشیدن
- دست مالیدن لمس کردن، دست دراز کردن بطمع، گدایی کردن یا دست کشیدن از چیزی. دست برداشتن از آن صرفنظر کردن از وی، فارغ شدن از آن
فرهنگ لغت هوشیار