موسیر، گیاه علفی پایا خودرو و خوراکی شبیه سیر از تیرۀ نعناعیان با گل های سرخ یا بنفش که بلندیش تا ۳۰ سانتی متر می رسد و در طب قدیم برای تقویت معده به کار می رفته، سیرِ صحرایی، سَقوردیون، اُسقوردیون، اَشقَردیون، ثومِ بَرّی، بَلبوس، سیر مو
درخت سرو که دارای شاخ و بال راست باشد، سَروِ راست رُسته کنایه از معشوق خوش قد و بالا در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد، برای مِثال وگر سرو سهی را ساز دادی / سهی سَروَش به خون خط بازدادی (نظامی۱۴ - ۱۸۰)
نوعی از چارپایان کوهی است چون ’آهو’ و بزکوهی و ’کل’ که شکار کرده میشود. عیر. (دهار) : و ایشان را جلبه بود چونانک خران کوهی. (تفسیر ابوالفتوح ج 1 ص 781). از میان مکه و مدینه می رفتند خر کوهی پیش آمد. (تفسیر ابوالفتوح ج 2 ص 221). و اگر گاو کوهی یا خرکوهی بصید بگیرد... (تفسیر ابوالفتوح ج 2 ص 223)