جدول جو
جدول جو

معنی سخت

سخت
مقابل آسان، دشوار، مشکل، مقابل نرم و سست، سفت، محکم و استوار، کنایه از بخیل، خسیس، بسیار، برای مثال بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است / بیار باده که بنیاد عمر بر باد است (حافظ - ۹۰)
سخت گرفتن: کار را بر کسی دشوار ساختن و او را در فشار قرار دادن
تصویری از سخت
تصویر سخت
فرهنگ فارسی عمید