معنی سادن سادن پرده دار مقرّب پادشاه که در همۀ اوقات می توانسته به حضور سلطان برود و واسطۀ میان شاه و مردم باشد، روزبان، آغاجی، پردگی، ایشیک آقاسی، پردگین، حاجبدربانخدمتکار، تیماردارخادم معبد، خادم کعبه تصویر سادن فرهنگ فارسی عمید