معنی ژوله - فرهنگ فارسی عمید
معنی ژوله
- ژوله
- چکاوک، پرنده ای کوچک و خوش آواز شبیه گنجشک با تاج کوچکی بر روی سر
چکاو، چکوک، چاوک، جل، جلک، هوژه، خجو، خاک خسپه، نارو، قبّره، قنبره
تصویر ژوله
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ژوله
ژوله
- ژوله
- نام مرغی است که آن را چکاوک خوانند و به عربی قبره گویند. (برهان). چکاوک. قبره. ابوالملیح
لغت نامه دهخدا
دوله
- دوله
- پشته، تپه، گردباد، ناله و فریاد، و زوزه سگ و شغال هم گویند
فرهنگ لغت هوشیار