معنی خنگ خنگ کودن، کم عقل، بی شعورویژگی هر چیز سفید به ویژه اسب، برای مثال یکی مادیان تیز بگذشت خنگ / برش چون بر شیر و کوتاه لنگ (فردوسی - ۱/۳۳۵)، اسب سفید تصویر خنگ فرهنگ فارسی عمید