معنی خبب تصویر خبب خببخَبَب نوعی دویدن اسب، یورتمه، نوعی راه رفتن اسب که سوار را تکان بدهد، تقریب، چهارنعلنوعی دویدن اسب، یورتمِه، نوعی راه رفتن اسب که سوار را تکان بدهد، تَقریب، چَهارنَعل فرهنگ فارسی عمید