جدول جو
جدول جو

معنی خبب

خبب
نوعی دویدن اسب، یورتمه، نوعی راه رفتن اسب که سوار را تکان بدهد، تقریب، چهارنعل
تصویری از خبب
تصویر خبب
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خبب

خبب

خبب
اسپ خیز، توسنی جامه پاره برداشتن اسب هر دو دست و پای راست را با هم و هر دو دست و پای چپ را با هم گاه برین دست و گاه بر آن دست ایستادن اسب، تیز رفتن، نوعی دویدن پویه
فرهنگ لغت هوشیار