معنی خبب خبب نوعی دویدن اسب، یورتمه، نوعی راه رفتن اسب که سوار را تکان بدهد، تقریب، چهارنعل تصویر خبب فرهنگ فارسی عمید
خبب خبب اسپ خیز، توسنی جامه پاره برداشتن اسب هر دو دست و پای راست را با هم و هر دو دست و پای چپ را با هم گاه برین دست و گاه بر آن دست ایستادن اسب، تیز رفتن، نوعی دویدن پویه فرهنگ لغت هوشیار