معنی خاک خسپه - فرهنگ فارسی عمید
معنی خاک خسپه
- خاک خسپه
- چکاوک، پرنده ای کوچک و خوش آواز شبیه گنجشک با تاج کوچکی بر روی سر
چکاو، چکوک، چاوک، ژوله، جل، جلک، هوژه، خجو، نارو، قبّره، قنبره
تصویر خاک خسپه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خاک خسپه
خاک خسپه
- خاک خسپه
- پرنده ای است صحرائی که آن را به فارسی چرز و بترکی چقرق گویند. (برهان قاطع) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
خاک سیه
- خاک سیه
- خاک تیره. رجوع به خاک سیاه شود:
پاس ادب من همه را میرسد اینک
بر خاک سیه خفته ام اینک به درِ دوست.
علی خراسانی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا