مواد ریز حاصل از خرد شدن سنگ ها که به طور فراوان سطح کرۀ زمین و بسیاری از کرات دیگر را پوشانده است زمین، کشور کنایه از قبر، گور، پودر، خاکه مثلاً خاک قند گرد و خاک مثلاً خاک فرش یکی از عناصر اربعه کنایه از بی مقدار، بی ارزش خاک برگ: خاکی که با برگ های پوسیده مخلوط کرده و در گلدان یا باغچه می ریزند خاک چینی: نوعی خاک از اقسام خاک رس که بیشتر آن از کائولینیت تشکیل یافته و چون خوب قالب گیری می شود و با پخته شدن در آتش سفید می شود، برای ساختن ظروف به کار می رود خاک رس: نوعی خاک که از امتزاج آن با آب خمیری چسبنده حاصل می شود و می توان آن را به شکل های مختلف درآورد و به واسطۀ مواد خارجی به رنگ های زرد، سرخ، خاکستری، سبز، سیاه، سفید درمی آید، خاک رس، رست، خاک سرخ: نوعی خاک به رنگ سرخ که دارای مقدار زیادی اکسید آهن است