معنی چشم بیمار - فرهنگ فارسی عمید
معنی چشم بیمار
- چشم بیمار
- چشم نیم بسته و خمارآلود که شاعران آن را به زیبایی وصف کرده اند
تصویر چشم بیمار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با چشم بیمار
چشم بیمار
- چشم بیمار
- چشم نیم بسته ای که بر جمال و نیکویی معشوق بیفزاید. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
چشم بینا
- چشم بینا
- چشم روشن و بیننده. (آنندراج) :
فکر کن شکر بگو بین که کف خاکی را
چشم بینا دل دانا و زبان گویا داد.
(از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
چشم بینا
- چشم بینا
- کسی که چشم او دور را خوب بیند و تیزچشم باشد. دوربین، بیناچشم. روشن بین. عاقبت بین. دورنگر
لغت نامه دهخدا