معنی ترشیدن - فرهنگ فارسی عمید
معنی ترشیدن
- ترشیدن
- ترش شدن، ترش مزه شدن، فاسد شدن مواد خوراکی، کنایه از گذشتن سن دختر مجرد از سن ازدواج
تصویر ترشیدن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ترشیدن
ترشیدن
- ترشیدن
- ترش شدن و انقلاب و حالت تخمیر در چیزی ظاهر شدن. (ناظم الاطباء) : اگر آن طعام نترشیدی و قی نکردی جزو آدمی خواست شدن. (فیه مافیه)
لغت نامه دهخدا
پرشیدن
- پرشیدن
- بد حال شدن تهیدست شدن، مضطرب گشتن، بیخود گشتن، پریشان کردن
فرهنگ لغت هوشیار