جدول جو
جدول جو

معنی پوشیده چهر

پوشیده چهر
روپوشیده، روپنهان کرده، نقاب دار، مستور، پوشیده رخ، پوشیده روی
تصویری از پوشیده چهر
تصویر پوشیده چهر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پوشیده چهر

پوشیده چهر

پوشیده چهر
مستور. روی پوشیده، مخفی. نهان. مبهم:
بدل گفتم این راز پوشیده چهر
نبیند مگر جان بوزرجمهر.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پوشیده چشم

پوشیده چشم
کور. نابینا. (آنندراج). اعمی. بی دیده:
چو پوشیده چشمی نبینی که راه
نداند همی وقت رفتن ز چاه.
سعدی.
کسانی که پوشیده چشم و دلند
همانا کزین توتیا غافلند.
سعدی.
در آن دم یکی مرد پوشیده چشم
بپرسیدش از موجب کین و خشم.
سعدی
لغت نامه دهخدا