جدول جو
جدول جو

معنی پزیدن

پزیدن
پختن، مادۀ خوراکی را روی آتش گذاشتن و حرارت دادن تا قابل خوردن شود، طبخ کردن، نرم و قابل خوردن شدن مواد غذایی توسط حرارت، طبخ شدن ، اشیای سفالی را در کوره گذاشتن و حرارت دادن
تصویری از پزیدن
تصویر پزیدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پزیدن

پزیدن

پزیدن
پختن. پخته شدن:
هر میوه که در باغ جهان بد همه پخته ست
ای غورۀ چون سنگ نخواهی تو پزیدن.
مولوی
لغت نامه دهخدا

پزیدن

پزیدن
رب النوع دریا در اساطیر یونان قدیم و آن با نپتونس رومیان یکی است
لغت نامه دهخدا