جدول جو
جدول جو

معنی بوی سوز

بوی سوز
ظرفی که در آن آتش می ریزند و بخور دود می کنند، آتشدان، بخوردان، عودسوز، افسونگر، پریسای، برای مثال تو پری من بوی سوزم گر بود صد بوی خوش / بوی سوزی می کنم تا بشنوم بوی تو را (ملاطغرا - لغتنامه - بوی سوز)
تصویری از بوی سوز
تصویر بوی سوز
فرهنگ فارسی عمید