جدول جو
جدول جو

معنی آهاردن

آهاردن
آهار مالیدن به جامه یا پارچه، آهار زدن، آهار دادن
آهازیدن
تصویری از آهاردن
تصویر آهاردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آهاردن

آچاردن

آچاردن
درهم آمیختن، برای مِثال فلک مر خاک را ای خاک خور در میوه و دانه / ز بهر تو به شور و چرب و شیرین می بیاچارد (ناصرخسرو - ۲۰۲)،
چاشنی و آچار به خوراک زدن
آچاردن
فرهنگ فارسی عمید