جدول جو
جدول جو

معنی انجلک

انجلک
دانۀ امرود جنگلی درشت تر از دانۀ امرود که دارای پوست سیاه رنگ و مغز سفید و شیرین است و آن را تف می دهند و می خورند و در طب هم به کار می رود، انجکک، دانج ابروج، انچوچک، انچکک
تصویری از انجلک
تصویر انجلک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با انجلک

انجلک

انجلک
نام میوه ای است که مزه ندارد و بی لام (انجک) هم بنظر آمده. (هفت قلزم). نام میوه ای است که لطافت ندارد. (مؤید الفضلاء). میوه ای که لذت و لطافت نداشته باشد. (از شعوری ج 1 ورق 114 ب)
لغت نامه دهخدا

انجلا

انجلا
روشن شدن کار، هویدایی، دور شدن ابر، رفتن اندوه، بیرون رفتن از میهن، هویدا شدن، آشکارگشتن
فرهنگ لغت هوشیار

انجرک

انجرک
مَرزَنگوش، گیاهی خوش بو از خانوادۀ نعناع با گل های سفید که مصرف دارویی دارد
مَرزه گوش، گوش موش، آذانُ الفار، اَناغالِس
انجرک
فرهنگ فارسی عمید

کنجلک

کنجلک
هر چیز در هم کشیده و چین و شکن بهم رسانیده، دست و پایی ک انگشتانش در هم کشیده شده باشد، خمیرنانی که در تنور افتاده و در میان آتش پخته شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار