جدول جو
جدول جو

معنی الحمد لله

الحمد لله
شکر خدا را، در مقام شکرگزاری گفته می شود، سپاس خدای را، بحمد اللّٰه، المنّة للّه، للّٰه الحمد، له الحمد برای مثال عیشم مدام است از لعل دلخواه / کارم به کام است الحمدللّه (حافظ - ۸۳۴)
تصویری از الحمد لله
تصویر الحمد لله
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با الحمد لله

الحمدلله

الحمدلله
مأخوذ از گارمونیکای روسی، آلت موسیقی دستی که با باد کار میکند. و رجوع به قارمان شود
لغت نامه دهخدا

الحکم لله

الحکم لله
داوری خدایراست: (گرتیغ بارددر کوی آن ماه گردن نهادیم الحکم لله. (حافظ)
الحکم لله
فرهنگ لغت هوشیار

الحکم لله

الحکم لله
حکم و فرمان خدا را است، فیصل امور با خدا است. برای نشان دادن تسلیم خود در شرایط بد به زبان می آوردند، برای مِثال گر تیغ بارد در کوی آن ماه / گردن نهادیم الحکم للّه (حافظ - ۸۳۶)
الحکم لله
فرهنگ فارسی عمید

الحکم لله

الحکم لله
فیصل امور با خدای تعالی است. (از ناظم الاطباء). فرمان خدای راست. رجوع به حکم شود:
گر تیغ بارد در کوی آن ماه
گردن نهادیم الحکم ﷲ.
حافظ
لغت نامه دهخدا

احمدالله

احمدالله
ستایش می کنم خدای را یا احمد الله تعالی. ستایش میکنم خدای را که والاست: احمدالله تعالی که بارغام حسود خیل باز آمد و خیرش بنواحی معقود (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار