گوشت پختۀ سرد شده، آبگوشت ساده، غذای پخته که آن را ذخیره کنند، هر چیزی که برای روز مبادا ذخیره می شود، برای مثال مخور غم به صیدی که ناکرده ای / که یخنی بود هرچه ناخورده ای (نظامی۵ - ۷۶۳)گوشت پختۀ سرد شده، آبگوشت ساده، غذای پخته که آن را ذخیره کنند، هر چیزی که برای روز مبادا ذخیره می شود، برای مِثال مخور غم به صیدی که ناکرده ای / که یخنی بُوَد هرچه ناخورده ای (نظامی۵ - ۷۶۳)