معنی واداشتن تصویر واداشتن واداشتنواداشتَن وادار کردن، کسی را به کاری گماشتن، مجبور کردنتحریک کردن، برانگیختن، تشویق و ترغیب کردنکشاندن، جذب کردنمانع شدن، بازداشتنوادار کردن، کسی را به کاری گماشتن، مجبور کردنتحریک کردن، برانگیختن، تشویق و ترغیب کردنکشاندن، جذب کردنمانع شدن، بازداشتن فرهنگ فارسی عمید