معنی نیمکت نیمکت صندلی پهن که چند نفر بتوانند روی آن پهلوی هم بنشینند، نیم تخت، نیم دست تصویر نیمکت فرهنگ فارسی عمید
نیمکت نیمکت از: نیم (به معنی نصف) + کت (به معنی تخت). (یادداشت مؤلف). تختی که دست کم از یک طرف دیواره نداشته باشد و بر آن نشینند و پاها فروآویزند یا بر زمین نهند لغت نامه دهخدا
نیمخت نیمخت لغت خوارزمی، روز شانزدهم از ماه دهم خوارزمی و آن از ایام معروف مغان خوارزم بود. (از مقدمۀ التفهیم از فرهنگ فارسی معین) لغت نامه دهخدا