معنی مهام مهام مهم ها، بااهمیت ها، کارهای قابل توجه، شغل ها، کارها، جمع واژۀ مهم تصویر مهام فرهنگ فارسی عمید
مهام مهام جمع مهم، ماتکوران جمع مهم کارهای سخت امور عظیم و دشوار: (و به موعد مهام و شیم بارقه شام بر مرقبه انتظار نشسته) فرهنگ لغت هوشیار
مهام مهام جَمعِ واژۀ مُهِم ّ. کارهای بزرگ و دشوار. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). کارهای سخت. (از منتهی الارب) ، کارهایی که اهمیت داشته باشد. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، کارهای ناگزیر. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
رهام رهام نام پسر گودرز، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز پهلوان ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی فرهنگ نامهای ایرانی