جدول جو
جدول جو

معنی مرده خور

مرده خور
کسی که از طریق برگزاری مراسم کفن ودفن و عزای اموات ارتزاق کند
تصویری از مرده خور
تصویر مرده خور
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مرده خور

مرده خور

مرده خور
آنکه مرده حورد آنکه لاشه خورد، آنکه از قبل مراسم کفن و دفن و عزداری مردگان ارتزاق کند
فرهنگ لغت هوشیار

مرده خور

مرده خور
مردارخور. مردارخوار. که لاشۀ مردگان خورد. لاشه خوار. مرده خوار. رجوع به مرده خوار شود، آنکه از قبل مردگان ارتزاق کند. آنکه در ختم هاو عزاها برای خوردن حاضر آید. مرده شوی و نعش کش و قاری و قبرکن و ملقن و صلوهکش و دیگر عملۀ موتی که در مراسم کفن و دفن و ماتم حاضر آیند برای خوردن ولیمه های مآتم و شکم خواری. حلواخور. (از یادداشت مرحوم دهخدا) ، میراث خور. دشنام گونه ای است آن کس را که از مال مرده برد. (یادداشت مرحوم دهخدا). مرده خوار. که در مرگ کسان شکمی سیر کند. که از طریق کفن و دفن اموات ارتزاق کند. رجوع به مرده خوار شود
لغت نامه دهخدا

مرده خوار

مرده خوار
آنکه مرده حورد آنکه لاشه خورد، آنکه از قبل مراسم کفن و دفن و عزداری مردگان ارتزاق کند
فرهنگ لغت هوشیار

مرده شور

مرده شور
مرده شوی، کسی که شغلش شستشو و غسل دادن مردگان است
مرده شور
فرهنگ فارسی معین

مرده خوار

مرده خوار
لاشخور، کسی که برای خوردن غذا در مراسم ختم و عزاداری شرکت می کند
مرده خوار
فرهنگ فارسی معین