معنی مدت - فرهنگ فارسی عمید
معنی مدت
- مدت
- وقت و زمان معیّن، قسمتی از وقت و زمآنچه کم باشد چه بسیار، کنایه از عمر، روزگار، دوران، عهد
تصویر مدت
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با مدت
مدت
- مدت
- لختی از زمان، پاره ای از زمان، روزگار، دوران، هنگام، وقت، گاه، عهد
فرهنگ لغت هوشیار