معنی متبوع متبوع کسی یا چیزی که از آن پیروی می شود، پیروی شده مثلاً کشور متبوع کسی یا چیزی که از آن پیروی می شود، پیروی شده مثلاً کشور متبوع تصویر متبوع فرهنگ فارسی عمید