معنی گرزدار گرزدار آنکه گرز در دست دارد، دارندۀ گرز، گرزبان، کنایه از شجاع، دلیر تصویر گرزدار فرهنگ فارسی عمید
گرزدار گرزدار دارنده گرز: بمنزل رسید آن سپاه گران همه گرزداران و جوشن وران، شجاع دلیر فرهنگ لغت هوشیار
گرزدار گرزدار دارندۀ گرز. مجازاً، شجاع. دلیر: فراز آورم لشکر گرزدار از ایران و ایرج برآرم دمار. فردوسی. خروشی برآمد ز درگاه شاه که ای گرزداران ایران سپاه. فردوسی. مر آن صورت رستم گرزدار ببردند نزدیک سام سوار. فردوسی لغت نامه دهخدا