گاوی که زمین بر پشت او است و آن گاو بر پشت ماهی است. (غیاث) (آنندراج). در اساطیر آورده اند که زمین بر دو شاخ گاو قرار دارد: من گاو زمینم که جهان بردارم یا چرخ چهارمم که خورشید کشم ؟! معزی (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین). خون قربان رفته از زیرزمین تا پشت گاو گاو بالای زمین از بهر قربان آمده. خاقانی. شاه بود آگه که وقت ماهی و گاو زمین کلی اجزای گیتی را کنند از هم جدا. خاقانی. گوهر شب را به شب عنبرین گاو فلک برده ز گاو زمین. نظامی. گر چو تیغ آفتاب آن تیغ بر کوهی زنی کوه تا کوهان گاو آن زخم را نبود حجاب. سوزنی. حمل سپاه تو را خاک چو طاقت نداشت گاو زمین آمدش چون سپر اندر جبین. خواجه سلمان (از شعوری). ، کنایه از قوتی است که خدای تعالی درمرکز زمین خلق کرده است. (برهان)
دهی جزءدهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین، واقع در 33 هزارگزی خاور آوج. کوهستان، سردسیر، دارای 490 تن سکنه. آب آن از قنات و رود کلنجین، محصول آن غلات، انگور، سیب زمینی، راه آن مالرو است. از طریق کلنجین میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
گیاهی است از رده دولپه ییهای پیوسته گلبرگ که سر دسته تیره گاو زبانیان میباشد. گیاهی است علفی و یک ساله بارتفاع 30 تا 70 سانتیمتر و دارای ساقه منشعب و شیاردار و پوشیده از تار های خشن که امروزه در غالب نقاط اروپا و شمال افریقا و اکثر نواحی آسیا (از جمله ایران) بحالت وحشی میروید و بعلاوه بمنظور استفاده های درمانی در برخی نقاط کشت میشود. برگهای گاو زبان منفرد و پوشیده از تار های خشن است. برگهای قاعده ساقه آن دارای دمبرگ مشخص ولی برگهای قسمت انتهایی ساقه کوچکتر و تقریبا بدون دمبرگند. گلهای آن ابتدا قرمز مایل به بنفش اند ولی بتدریج برنگ آبی زیبا در میظیند و بندرت گلهای سفید و گلی رنگ هم در آن دیده میشود. میوه اش چهار فندقه یی است و درون هر فندقه یک دانه بدون آلبومن است. قسمت مورد استفاده این گیاه غالبا گل و گاهی هم سر شاخه های گلدار آن است. گل گاوزبان دارای اثر معرق و مدر و نرم کننده است و جهت رفع سرفه نیز مصرف میگردد لسان الثور کحیلا حمحم ابوالعرق بوغلص. یا گاو زبان جنگلی. گونه ای گاو زبان که دارای گلهای درشت تر است و همان اثرات درمانی گاو زبان کوهی را دارد. یا گاو زبان کوهی. گونه ای گاو زبان که گلهایش کوچکتر و آبی رنگند و همان اثرات درمانی گاوزبان جنگلی را دارد. یا گاو زبان معمولی. گاو زبان
نواحی شرقی ایران بر حسب روایات قدیم، در اصطلاح امروز نام دیگر قارۀ آسیاست که بزرگترین قارۀ زمین است مساحت آن 17049660 میل مربع و حدود قراردادی آن بدینقرار است: غرب: از کوه اورال و رود خانه اورال تا دریاچۀ خزر و کوههای قفقاز تادریای سیاه و سواحل آسیای صغیر و ساحل شرقی مدیترانه و خط فرضی از جنوب شرقی مدیترانه تا دریای احمر. شرق: از هند شرقی و سلسلۀ جزایر ممتد بطرف شمال تا کامچاتکا. اگر در روی کره ای به خاور زمین توجه شود آنرا یک مثلث کروی متساوی الساقین می بینیم که دو ساق آن هر یک 6500 میل مربع می باشد و از تنگه برینگ تا عدن و سنگاپور امتداد دارند و ضلع سوم بطول 4500 میل مربع است که شامل دریای غربی و دماغۀ بنگال می باشد