جدول جو
جدول جو

معنی کین سیاووش

کین سیاووش
در موسیقی کهن ایرانی از الحان سی گانۀ باربد موسیقی دان دوره ساسانیان، کین سیاوش
تصویری از کین سیاووش
تصویر کین سیاووش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کین سیاووش

کین سیاوش

کین سیاوش
در موسیقی کهن ایرانی از الحان سی گانۀ باربد موسیقی دان دوره ساسانیان، کین سیاووش، برای مِثال چو زخمه راندی از کین سیاوش / پر از خون سیاوشان شدی گوش (نظامی۱۴ - ۱۸۱)
کین سیاوش
فرهنگ فارسی عمید

کین سیاوش

کین سیاوش
کینۀ سیاوش. نام لحنی است از سی لحن باربد. (فرهنگ رشیدی) (آنندراج). نام لحن بیستم از جملۀ سی لحن باربد. (برهان) : واهل بخارا را بر کشتن سیاوش سرودهای عجیب است و مطربان آن سرودها را کین سیاوش گویند. (تاریخ بخارا).
در کین سیاوش ارغنون زن
آن زخمۀ درفشان فروریخت.
خاقانی.
ببین زخمه کز پیش کیخسرو دین
به کین سیاوش چه برهان نماید.
خاقانی.
زخمۀ گشتاسب در کین سیاوش نقش سحر
پیش تخت شاه کیخسرومکان انگیخته.
خاقانی.
چو زخمه راندی از کین سیاوش
پر از خون سیاوشان شدی گوش.
نظامی
لغت نامه دهخدا

کینه سیاوش

کینه سیاوش
به معنی کین سیاوش است که نام لحن بیستم باشد از سی لحن باربد. (برهان) (ناظم الاطباء) :
خرمتر از بهار و سراید به زیر و بم
گه کینۀ سیاوش و گه سبزه بهار.
ازرقی (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا