کندن، پسوند متصل به واژه به معنای کننده مثلاً خارکن، چاه کن، کوه کن، پسوند متصل به واژه به معنای محل درآوردن مثلاً کفش کن، رختکن، پسوند متصل به واژه به معنای کنده شده مثلاً ریشه کن کندن، پسوند متصل به واژه به معنای کَنَنده مثلاً خارکن، چاه کن، کوه کن، پسوند متصل به واژه به معنای محل درآوردن مثلاً کفش کن، رختکن، پسوند متصل به واژه به معنای کنده شده مثلاً ریشه کن