جدول جو
جدول جو

معنی کشته

کشته
کاشته، تخمی که زیر خاک کرده شده، برای مثال دهقان سال خورده چه خوش گفت با پسر / کای نور چشم من به جز از کشته ندروی (حافظ - ۹۷۰)، خشک شده، برگه مثلاً توت کشته
تصویری از کشته
تصویر کشته
فرهنگ فارسی عمید