جدول جو
جدول جو

معنی غض

غض
فرو خواباندن چشم مثلاً غضّ بصر، پایین آوردن آواز مثلاً غض صوت، تازه، تر و تازه، شکوفۀ نازک، تازه رو و خندان، گوسالۀ نوزاد
تصویری از غض
تصویر غض
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غض

غض

غض
در اصل غضی است، بعیر غض به معنی شتر دردشکم رسیده از خوردن غضا. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به غضی شود
لغت نامه دهخدا