معنی علج - فرهنگ فارسی عمید
معنی علج
- علج
- خر، گورخر، خر وحشی فربه و قوی، مرد تنومند و قوی از غیر مسلمین، کافر
تصویر علج
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با علج
علج
- علج
- سخت و قوی، افکننده ، نیکوکننده کارها. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
علج
- علج
- سخت و قوی، افکننده، نیکوکننده کارها. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
علج
- علج
- سخت و قوی. (منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، نیکوکننده کارها. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا