جدول جو
جدول جو

معنی سکنجبین

سکنجبین
شربتی که از جوشاندن ۱۷۵ جزء قند یا شکر در ۱۰۰ جزء سرکه درست می شود، سرکنگبین
تصویری از سکنجبین
تصویر سکنجبین
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سکنجبین

سکنجبین

سکنجبین
پارسی تازی گشته سکنگبین نوشاکی است که از سرکه و انگبین و نانوک (نعناع) فراهم آورند شربتی که از سرکه و انگبین با شکر و قند سازند
فرهنگ لغت هوشیار

سکنجبین

سکنجبین
معرب سکنگبین و این مرکب است از سِک به معنی سرکه و از اَنگُبین به معنی شهد است و این ترکیب زمانه سابق است و فی زماننا بجای شهد قند یا شکر سفید داخل میکنند. (غیاث) (آنندراج) : دفع مضرت (شراب مویزی) سکنجبین و آب و کاسنی و تخم خیار. (نوروزنامه). و نقل (شراب افتادۀ پرورده) ریباس و انار کنند و ازپس او سکنجبین خورند تا زیان ندارد. (نوروزنامه)
لغت نامه دهخدا

سکنجبین

سکنجبین
سکنجبین به خواب، چون شیرین بود، خوردن آن در خواب مال و روزی بود که آسان به دست آید و چون ترش بود، دلیل که مال با غم و اندوه به دست آید. محمد بن سیرین
اگر بیماری، سکنجبین به خواب بیند، اگر شیرین بود شفا یابد، اگر ترش بود، بیماری او به درازا کشد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

سکنگبین

سکنگبین
سکنجبین، شربتی که از سرکه و انگبین و شکر درست کنند
سکنگبین
فرهنگ فارسی معین

اسکنجبین

اسکنجبین
سرکنگبین نیز گویند، و آن آنست که سرکه و شهد و روغن کنجد یکجا کرده می خورند. (مؤیدالفضلاء). در ایران روغن کنجد در سکنجبین معمول نیست، شاید در هند مرسوم بوده است. رجوع به سکنجبین شود
لغت نامه دهخدا

سگنجبین

سگنجبین
سکنجبین. (ناظم الاطباء). رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا

سکنگبین

سکنگبین
مُرَکَّب اَز: سک، سرکه + انگبین، رجوع کنید به سرکنگبین، سکنجبین، اسکنجبین. (مؤید الفضلاء)، سرکه انگبین. (مؤید الفضلاء) (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)، سکنجبین، و آن مرکبی است که از سرکه و عسل پزند بجهت دفع صفرا و بلغم چه سک به معنی سرکه و انگبین عسل را گویند و سکنجبین معرب آن است. (برهان) (جهانگیری) : از حمام بیرون آمد سکنجبین پیش وی بردند بر سر و روی خود ریخت و پنداشت گلاب است. (مجمل التواریخ والقصص)، و زعفران در سکنگبین تسکین زیادت کند. (سندبادنامه ص 156)، و از دارو خانه عدل سکنگبین تخفیف به محروران رعیت باید داد. (سندبادنامه ص 35)
لغت نامه دهخدا