جدول جو
جدول جو

معنی سرپا

سرپا
ایستاده، کسی یا چیزی که روی پای خود قرار گرفته باشد، قائم، هج، برپای، برپا، برخاسته، ورپا
تصویری از سرپا
تصویر سرپا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سرپا

خرپا

خرپا
چوبی ضخیم یا میله ای آهنین که آنرا عمودا در زیر سقف یا جایی دیگر کار گذارند
فرهنگ لغت هوشیار

سرپان

سرپان
فرانسوی یغنج ماری باشد که زهرش نبود، مارپیچ، اهریمن، کرنای مارپیچی
فرهنگ لغت هوشیار